مکسول اسمارت که به عنوان تحلیل گر در سازمان جاسوسی ایالات متحده موسوم به کنترل کار می کند. وظیفه کنترل مقابله با سازمانی تروریستی به نام کائوس است که موفق شده بعد از حمله به فرماندهی کنترل نام تمام مامورین اجرایی کنترل در سرتاسر دنیا را به دست آورده و شروع به کشتن یکایک آنها نموده است. ریاست کنترل برای خنثی کردن عملیات کائوس، مکسول اسمارت را که همیشه در آرزوی ورود به حیطه اجرایی و تبدیل شدن به ماموری مانند شماره ۲۳ بوده، با عنوان تازه مامور شماره ۸۶ برای این کار برمی گزیند. رئیس برای کمک به اسمارت که تجربه عملی زیادی ندارد، مامور شماره ۹۹ زیبارو را- جراحی پلاستیک اخیر باعث مخفی ماندن هویتش شده- به سمت دستیاری وی انتخاب کرده و بعد از آموزشی کوتاه و مسلح کردن او به سلاح های فوق پیشرفته او را راهی ماموریت می کند. اسمارت و ۸۶ که ردی از زیگفرید سرکرده کائوس در روسیه یافته اند، تصمیم می گیرند تا مانع از دستیابی او به بمب اتمی شوند. اما بی دست و پایی و بی تجربگی اسمارت باعث می شود تا عملیات موفق آمیز نبوده و حتی رئیس و شماره ۹۹ به او بدگمان شده و او را زندانی کنند. زیگفرید نیز که بمب را به چنگ آورده، دولت آمریکا را تهدید می کند در صورتی که ۲۰۰ میلیارد دلار باج به وی نپردازد، لس آنجلس را نابود خواهد کرد. معاون رئیس جمهور این تهدید را جدی نمی گیرد، اما ۹۹ به همراه ۲۳ سعی می کنند تا به رئیس جمهور نزدیک شده و او را نجات دهند. اسمارت نیز که در این فاصله از زندان گریخته به محل معهود می رود تا نقشه زیگفرید را خنثی و بیگناهی خویش را اثبات کند. کاری به زودی وی را رودر روی اسطوره زندگیش شماره ۲۳ قرار می دهد …